جلسه چهارم سخنراني حجة الاسلام انصاریان

معناى شكر و كفر 4

 

الحمدلله رب العالمين و صلّى الله على جميع الانبياء والمرسلين‏

و صلّ على محمد و آله الطاهرين.

در كتاب خدا، كلمه كفر و مشتقات اين كلمه زياد آمده است. از سوره مباركه بقره تا جزء آخر قرآن، اين كلمه به كار گرفته شده است. يكى از معانى كفر، ضدّ شكر و به معناى ناسپاسى است.

همان طور كه شكر، پاسخ مثبت به نعمت خداست، ناسپاسى، پاسخ منفى به نعمت خداست:

«لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَ لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ» «1»

شكر از نظر قرآن كريم و روايات، معناى گسترده استوارى دارد كه اگر از طريق آيات و روايات بررسى شود، به اين نتيجه مى‏رسيم كه شكر به نظر قرآن كريم، يعنى هزينه كردن نعمت در جايى كه صاحب نعمت خواسته است. يعنى بخل نكردن نسبت به هزينه كردن نعمت و نعمت را در گناه هزينه نكردن و به دايره افراط و تفريط نكشيدن. اين معنى شكر است كه نشان مى‏دهد شكر، عمل، حال، اخلاق و حركت مثبت با نعمت است.

اما اگر ناشكرى و ناسپاسى، يا به تعبير قرآن، كفران نعمت صورت بگيرد، وعده عذاب سختى داده شده است:

«لَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِي لَشَدِيدٌ»

در قرآن، تعبير عذاب شديد كم آمده است كه مواردش خاصّ است.

ناسپاسى قوم سبأ

 اين عذاب شديد، دو شكل عذاب است كه اسم نوع اول، عذاب استيصال است كه در قرآن، به اين عذاب زياد اشاره شده است. «2» جاى عذاب استيصال در دنياست؛ يعنى شخص را به بلايى گرفتار مى‏كنند كه راه خروج از آن به روى او بسته باشد و هيچ راهى براى خروج نداشته باشد.

قرآن مجيد ملت‏هايى را اسم مى‏برد كه براساس ناسپاسى، دچار اين عذاب استيصال شدند. شما نگاهى به آيات سوره مباركه سبا بيندازيد. داستانى را از مملكت سبا و آبادى آن مملكت و فراوانى ارزاق و ميوه‏هاى آنها ذكر مى‏كند كه گويا گوشه‏اى از بهشت را دارد تعريف مى‏كند. «3» خدا در قرآن مى‏فرمايد: دو طرف تمام خيابان‏ها، كوچه‏ها و جاده‏هايى كه به مناطق نزديك كشيده شده بود، انواع درختانِ پرميوه وجود داشت كه مردم گاهى براى عبور از اين جاده‏ها، مجبور بودند مواظب سر خود باشند كه ميوه‏هاى زيادى كه خودش جدا مى‏شد، روى سر آنان نريزد و بخور آن را نداشتند، چون تمام خانه‏ها پر از نعمت بود.

 متن کامل سخنرانی در ادامه مطلب ...